خلخال به اسالم، 27 الی 29 اردیبهشت 96

خلخال به اسالم اولین تجربه من در یک برنامه جنگل نوردی جدی است. این برنامه منطقه‌ای مشترک بین استان‌های اردبیل و گیلان است که از اندبیل در نزدیکی خلخال در استان اردبیل آغاز شده و به روستای لاکه تاشون اسالم در استان گیلان ختم می‌شود. سالها قبل از زیبایی‌های این منطقه شنیده بودم و از طرف دیگر هم برنامه سنگین است و توجه من را به خود جلب می‌کند. برنامه جنگل نوردی خلخال به اسالم توسط گروه کوهنوردی شهید ورکش برنامه‌ریزی و اجرا شد که در این برنامه مسئولیت عقبداری با من بود و برای همین فرصت مناسبی برای تصویربرداری از مناظر زیبای این برنامه داشتم که بخشی از این تصاویر را در گزارش استفاده کرده‌ام.

اجرای این برنامه در مدت دو روز پیش‌بینی شده بود و یک شب جلوتر برای رسیدن به ابتدای برنامه عازم خلخال شدیم.

چهارشنبه 27 اردیبهشت

مطابق اعلام قبلی محل تجمع اعضای گروه میدان آزادی و ابتدای جاده مخصوص تعیین شده بود. اعضای گروه ترکیبی از دوستان و همنوردان قدیمی و همچنین دوستان جدیدی بودند که برای اولین بار همراهشان می‌شدم. برخی از همراهان هنوز به محل قرار نرسیده‌اند و در این فاصله با سایر دوستان، مخصوصا دوستان قدیمی که مدت زیادی بود از هم بی‌خبر بودیم دیدار تازه کردیم.

با رسیدن مینی‌بوس و سایر همنوردان با یک ساعت تاخیر و در ساعت 17:40 از تهران به سمت کرج حرکت کردیم و همان ابتدا جریمه‌های تاخیرها به خوبی و سر وقت وصول شد! در آزادراه قزوین زنجان و بعد از زنجان مسیر اردبیل و خلخال جدا می‌شود. مسیر را به سمت خلخال طی می‌کنیم.

پنجشنبه 28 اردیبهشت

مطابق پیش‌بینی باید 7 ساعته به خلخال می‌رسیدیم و در ابتدای مسیر شبمانی می‌داشتیم. اما بخاطر تاخیر حرکت از تهران، ترافیک خروجی تهران و همچنین مینی‌بوس که در سربالایی‌ها و مسیر پرپیچ و خم قبل از خلخال سرعت پایینی داشت ساعت 3:30 صبح به خلخال رسیدیم. دیگه عملا به استراحت و خواب نمی‌رسیدیم و برای خواندن نماز به یک مسجد در خلخال رفتیم.

پیمایش ما از تفرجگاه اندبیل در نزدیکی خلخال شروع می‌شود. پس از نماز به سمت اندبیل حرکت کرده و ساعت 5:30 به اندبیل می‌رسیم. در اینجا تعدادی آلاچیق و همچنین سرویس بهداشتی در نظر گرفته شده و برای شبمانی محل مناسبی است.

ساعت 5:50 از مسیر جاده خاکی به سمت شرق حرکت می‌کنیم. مقداری که از اندبیل فاصله می‌گیریم در دو طرف این راه تا گردنه درختچه‌های لاغر و قدکوتاه دامنه کوه را پوشانده‌اند. از اندبیل تا گردنه ارتفاع گرفته و سپس از گردنه به سمت پایین سرازیر می‌شویم. این قسمت ابتدایی برنامه تنها بخشی از مسیر است که افزایش ارتفاع داریم و در ادامه بندرت افزایش ارتفاع داشته و به سمت اسالم ارتفاع کم می‌کنیم.

ساعت 7:00 صبح به گردنه رسیده و با چشم انداز شگفت‌انگیزی مواجه می‌شویم. در حالیکه در پایین گردنه ییلاق‌ کیارده و کلبه‌های زیبای روستایی و رودخانه‌ای که از پایین دره عبور می‌کند ترکیب فوق العاده‌ای را رقم زده است، در مقابل ما دریایی از ابر تا بینهایت گسترده شده است. همین ابتدای برنامه همگی غافلگیر شدیم و از فراز گردنه دقایقی به تماشای این مناظر کم نظیر نشستیم.

پس از 20 دقیقه توقف و مشاهده این مناظر و همچنین عکاسی، از گردنه  به سمت پایین سرازیر شده و از پاکوب مشخص به سمت راست حرکت می‌کنیم. بطوریکه روستا و ییلاق‌ کیارده در پایین‌ دست و سمت چپ مسیر حرکت ما قرار می‌گیرد.

در ادامه و با کاهش ارتفاع در مه فرو می‌رویم. برخورد ذرات ریز مه با صورت حس طراوت و نشاط مضاعفی به انسان می‌دهد.

کمی جلوتر کنار تعدادی کلبه در ساعت 8:30 برای صبحانه توقف می‌کنیم.

پس از یک توقف نیم ساعته به سمت ییلاق ویمه مسیر را ادامه می‌دهیم. در ادامه مسیر وارد جنگلی با درختان بلند می‌شویم.

پس از طی این مسیر به ییلاق ویمه با تعدادی خانه روستایی می‌رسیم. آتش از تنور کنار کلبه زبانه می‌کشد و برای پخت نان آماده می‌شود. برای برداشتن آب مقداری توقف می‌کنیم و در این فاصله برخی از همنوردان از یک خانواده روستایی شیر و تخم مرغ محلی خریداری می‌کنند و برخی دیگر به عکاسی از مناظر اطراف می‌پردازند. چشم انداز ییلاق، کوهستانی پر درخت و جنگلی است که برخی قسمت‌های آن را مه پوشانده است و نقش ابرها در آسمان، به زیبایی این مناظر افزوده است.

نکته جالبی وجود دارد که ساکنین ییلاق ویمه از اهالی روستای ناو بودند که در این فصل در ییلاق ویمه ساکن می‌شوند و حدود یک ماه آینده به مناطق بالاتر در ییلاق کیارده کوچ می‌کنند و این چرخه هر سال تکرار می‌شود. همچنین کار اصلی اهالی این مناطق با توجه به ییلاقات متعدد آن دامداری است.

پس از بیست دقیقه توقف در ویمه مسیر را ادامه می‌دهیم تا به ییلاق خرخونی می‌رسیم. منطقه بسیار خوش منظره‌ای بود که بدون توقف از آن عبور می‌کنیم.

در ادامه مسیر پاکوب و با کاهش ارتفاع صدای رودخانه به گوش می‌رسد. همزمان نسیم خنکی گرمای هوای این وقت روز را از یادمان می‌برد. ساعت 12:40 به ناو بالا رسیده و با عبور از پل چوبی روی رودخانه ناورود، مسیر جاده خاکی را ادامه می‌دهیم.

تا اینجای راه حدود 1000 متر ارتفاع کم کرده‌ایم و ادامه مسیر را در شیب کمتری ادامه می‌دهیم. ساعت 13:15 به روستای بزرگتری به نام ناو پایین می‌رسیم.

با شنیدن صدای اذان به سمت مسجد روستا رفته و در محل مناسبی پشت مسجد و کنار رودخانه برای نماز و ناهار توقف می‌کنیم. قدمت مسجد به سال 1300 برمی‌گردد و کنار مسجد چشمه‌ای وجود دارد که از آن استفاده کردیم. همچنین طبق اطلاعات قبلی، مغازه‌ای در روستا وجود دارد که البته مراجعه‌ای به آن نداشتیم. اقامت ما در روستا یک ساعت و بیست دقیقه زمان می‌برد.

مسیر را ادامه داده و با عبور از پل چوبی دیگری از روستا خارج شده و مسیر جاده خاکی را در پیش می‌گیریم.

در ادامه به منطقه‌ای به نام خلیان یا سَودِسه ناو می‌رسیم که محل شبمانی ما هم می‌باشد. در اینجا به تعدادی قهوه‌خانه می‌رسیم و دو نفر از دوستان، اعضای گروه را با چای مهمان می‌کنند. طی صحبتی که با مسئول قهوه‌خانه داشتیم متوجه شدیم که در همین محل تعدادی خانه روستایی وجود دارد که اجاره داده می‌شود و گروه‌ها می‌توانند از این خانه‌ها برای شبمانی استفاده نمایند.

توقف ما در قهوه‌خانه یک ساعتی طول می‌کشد. تا محل کمپ فاصله زیادی نداریم. پس از این قهوه‌خانه‌ها برای رسیدن به محل شبمانی باید به سمت راست رودخانه می‌رفتیم که متاسفانه یک ماه قبل، این پل بوسیله سیلاب خراب شده بود و برای همین به ناچار مسیر جاده را ادامه می‌دهیم تا از مسیر دیگری به محل پیش‌بینی شده برای شبمانی برویم. رودخانه در سمت راست جاده قرار دارد. در ادامه در کنار رودخانه و در سمت دیگر آن یک استخر پرورش ماهی وجود دارد که اطراف آن محل مناسبی برای برپایی کمپ می‌باشد. لازم به ذکر است که این استخر پرورش ماهی از مسیر جاده چندان در دیدرس نبوده و باید با اطلاع قبلی از محل آن یا با کمک جی پی اس و یا با جستجو، از مسیر مناسب به سمت رودخانه پایین آمد. هر دو سمت رودخانه امکان برپایی کمپ وجود دارد. ساعت 17:45 با عبور از پل چوبی روی رودخانه، کنار استخر پرورش ماهی، به محل مشخصی که برای برپایی چادر مناسب است رسیده و برای شبمانی توقف می‌کنیم.

چادرها را برپا می‌کنیم. به فاصله حدود صد متری ما چشمه زیبایی وجود دارد که علی‌رغم زلال بودن، آب چندان مناسبی برای آشامیدن ندارد و در صورت اضطرار می‌توان از آن برای چای استفاده کرد. ساعتی بعد گروه دیگری در سمت دیگر رودخانه مستقر می‌شوند.

با مراجعه به پرورش ماهی متوجه شدیم که امکان خرید ماهی وجود دارد و همانجا ماهی‌ها را با ادویه‌های خیلی خوشمزه برای ما کباب می‌کنند. دوستانی که مایل بودند برای شام ماهی کبابی تهیه کردند که البته من هم از آن جمله بودم. باید بگم که خیلی چسبید! با توجه به اینکه باید صبح زود حرکت می‌کردیم و همینطور بخاطر خستگی روزی که سپری کرده بودیم بلافاصله پس از شام و نماز خوابیدیم..

جمعه 29 اردیبهشت

ساعت 4:30 صبح بیدارباش بود. پس از نماز و صبحانه و جمع آوری چادرها و وسایل ساعت 6:15 حرکت کردیم. مسیر جاده را ادامه داده و به تعدادی چایخانه در روستای دریابن اسالم رسیدیم که البته در آن وقت روز بسته بودند.

روستای دریابن اسالم به نسبت روستای طولانی‌ای بود و تا مدتی از میان کلبه‌های روستا که البته بطور پراکنده در کنار جاده ساخته شده‌اند عبور می‌کنیم.

با پشت سر گذاشتن روستای دریابن اسالم مسیر ما از جاده خاکی جدا می‌شود. ادامه مسیر مستقیم به سمت راهی باریک و پرتگاهی می‌رود که توصیه نمی‌شود. برای همین از پاکوبی که سمت چپ جاده خاکی قرار دارد از مسیر جاده جدا شده و وارد یک مسیر جنگلی می‌شویم.

ابتدای این مسیر مقداری ارتفاع گرفته و پس از مدتی دوباره ارتفاع کم می‌کنیم. این قسمت از برنامه یکی از دیدنی‌ترین قسمت‌های پیمایش دو روزه ما بود. در اینجا از دل جنگلی فوق‌العاده زیبا با درختانی مرتفع عبور می‌کنیم.

در ادامه مسیر یک تابلوی نارنجی به سمت راست، مسیر چشمه را نشان می‌دهد. برای رسیدن به چشمه از پاکوب اصلی جدا شده و به سمت چشمه مسیر را ادامه می‌دهیم. ساعت 8:20 کنار چشمه برای یک صبحانه دیگر توقف می‌کنیم. این چشمه که از زیر یک درخت می‌جوشید بسیار زیبا بود و آب بسیار گوارایی داشت.

پس از صرف صبحانه و برداشتن آب، ساعت 9:00 از کنار چشمه به سمت پایین حرکت می‌کنیم. در ادامه و با عبور از این مسیر زیبا در زیر آسمان ابری و هوای خنک و عالی امروز، به رودخانه نزدیک می‌شویم.

مسیر را ادامه می‌دهیم تا اینکه در نزدیکی رودخانه لازم است از راه باریکی عبور کنیم که سمت راست آن پرتگاهی به سمت رودخانه دارد. اعضای گروه این قسمت کوتاه را با احتیاط و دقت بیشتر تک به تک پشت سر می‌گذارند.

پاکوب کنار رودخانه که گاهی به رودخانه نزدیک شده و گاهی نسبت به آن ارتفاع می‌گیرد را طی می‌کنیم.

در انتهای این مسیر از پل چوبی روی رودخانه عبور کرده و ساعت 11:20 وارد جاده روستای لاکه‌تاشون می‌شویم که در همین‌جا یک استخر پرورش ماهی نیز وجود دارد. مسیر جاده را ادامه داده و در ساعت 11:35 به مرکز روستا می‌رسیم. مسیر پیمایش این برنامه جذاب و دیدنی از اندبیل تا لاکه‌تاشون که حدود 28 کیلومتر بود به پایان رسید.

از آنجاییکه امروز انتخابات ریاست جمهوری برگزار می‌شود در محل رای‌گیری واقع در مدرسه روستا حاضر شده و در انتخابات شرکت می‌کنیم.

مینی‌بوس در روستا انتظار ما را می‌کشید. با آماده شدن همه همنوردان ساعت 12:40 به سمت تهران حرکت می‌کنیم. بعد از نیم ساعت در ساحل گیسوم برای ناهار و نماز توقف می‌کنیم. ساعت 14:30 از گیسوم به سمت جاده رشت قزوین به راه می‌افتیم و انتهای شب به تهران می‌رسیم.

اگرچه انتظار یک برنامه زیبا را داشتم اما به هیچ وجه تصور نمی‌کردم با چنین مناظر حیرت انگیزی مواجه شوم..

نکات:

1- اگرچه مسیر پیمایش مشخص است و احتمال اینکه مسیر را پیدا نکنیم یا جایی از مسیر را به اشتباه برویم ضعیف است، ولی همراه داشتن جی پی اس برای اطمینان و همچنین در اختیار داشتن مسیرهای مختلف و اطلاعات مسیر الزامی است.

2- در مسیر چشمه‌های متعددی وجود دارد که در این گزارش به بسیاری از آنها اشاره‌ای نشده است و از این جهت هیچ مشکلی وجود ندارد.

3- در طی برنامه در فواصل مورد نیاز دقایقی استراحت می‌کردیم.

4- توصیه می‌شود دوربین مناسب برای گرفتن تصاویر از مناظر به همراه داشته باشید.

5- در این برنامه در روز اول حدود 18 کیلومتر و در روز دوم حدود 10 کیلومتر پیمایش با کوله‌های سنگین داشتیم.

در پایان از دوست و همنورد خوبم، حسین نصرالهی که برخی از اطلاعات این برنامه که در گزارش آمده را از ایشان استفاده کرده‌ام تشکر می‌کنم.