بعد پایان یه دوره بیماری که نسبتا طولانی هم شده بود این برنامه رو رفتم. ولی هنوز ضعف داشتم و روبراه نشده بودم. در حالیکه اول برنامه حالم خوب بود، خبر نداشتم که مصرف آنتیبیوتیکهای قوی حسابی روی بدنم تاثیر گذاشته و هرچی بالاتر میرفتم ضعفم بیشتر میشد. نزدیک قله دیگه نفسم به سختی بالا میومد و هر چند متر میایستادم و نفسی میگرفتم. در حالیکه رمقی نداشتم خوشبختانه تونستم خودمو به قله برسونم. ناگفته نماند که هوا هم باهام همراهی کرد و برخلاف پیشبینی سایتها طوفانی نبود.
برای برگشت هم حالم اجازه نمیداد که پیاده برگردم و دیگه انرژی نداشتم و رفتم سمت ایستگاه7 و سوار تله شدم. توی برنامه هم تعدادی از دوستامو دیدم و از دیدنشون حسابی انرژی گرفتم. در مجموع امروز روز خوبی بود ولی روز من نبود!!
زمانبندی:
۶:۴۰ حرکت از میدان مجسمه دربند
۸:۳۰ شیرپلا، یک ساعت توقف برای صبحانه و استراحت
۱۱:۰۰ جانپناه امیری، نیم ساعت استراحت
۱۳:۳۰ قله
۱۴:۰۰ حرکت به سمت ایستگاه۷، توقف و استراحت در ایستگاه ۵
۱۶:۰۰ پارکینگ ولنجک
قله روته واقع در شمال روستای سادات روته در منطقه فشم قرار دارد. روستای لالون در شرق و قله آبک در غرب نزدیکترین قله به قله روته است که یک گردنه این دو قله را از هم جدا کرده است. همچنین جبهه شمالی قله روته دیوارهای است که بعد از آن خطالراس باشکوه کلونبستک سرکچال از غرب به شرق بطور کامل دیده میشود و خودنمایی میکند.
قله روته
این قله 3200 متری چند مسیر رایج برای صعود دارد که همگی از روستای روته آغاز میشوند.
مسیر اول، مسیر زمستانی قله روته است و از جبهه شرقی قله و مسیر خطالراس صعود میشود. برای صعود از این مسیر، باید قبل از ورود به محدوده اصلی روستا اولین یال سمت راست را تا خط الراس ادامه داد و سپس این خط الراس سنگی را به سمت غرب تا قله پیمود.
مسیر دوم، صعود از جبهه جنوبی قله است. یالهای جنوبی قله که همگی به روستای روته ختم میشوند تا زیر قله ادامه دارند.
مسیر سوم، صعود از دره روته است. ادامه مسیر روستا از کنار رودخانه با عبور از تنگهای باریک به یک دشت میرسد که سمت راست آن قله روته و سمت چپ آن یکی از مسیرهای صعود قله آبک میباشد.
لازم به ذکر است که مسیر دوم و سوم مسیر تابستانی است و برای صعود زمستانی مناسب نمیباشد.
زمانبندی برنامه:
6:45 حرکت از تهران
7:30 روستای سادات روته
7:45 شروع حرکت از روستا
8:50 توقف، 50 دقیقه استراحت و توقف برای صبحانه
9:40 ادامه مسیر
14:00 قله
14:30 فرود از جبهه جنوبی
16:30 توقف، 45 دقیقه توقف برای نماز و ناهار
18:30 روستا
19:00 رسیدن به ماشین و حرکت به سمت تهران
شرح برنامه:
با جمع شدن دوستان و همنوردان در محل قرار، به سمت گردنه قوچک و فشم حرکت کردیم. در جاده فشم، سرکچالهای سفیدپوش و جلوتر از آنها قله آبک در سمت چپ و قله روته در سمت راست آن دیده میشدند. هدف ما در برنامه امروز صعود به قله روته به همراه دوستان و همنوردان جدید و با انگیزهام در گروه کوهنوردی شهید ورکش بود. با رسیدن به میدان فشم به سمت جاده گرمابدر رفته و پس از دقایقی به راه فرعی روستای روته در سمت چپ جاده رسیدیم. به سمت روستا حرکت کرده و همان اول روستا ماشینها را پارک کردیم.
مسیر صعود به قله روته
سرپرست دلسوز و باتجربه مسیر زمستانی را برای صعود انتخاب کرده بود. برای همین قبل از پل روستا از یک مسیر پلکانی روستایی به سمت یال سمت راست حرکت کردیم. اندکی بالاتر از فضای روستا خارج شده و یال پیش رو را صعود میکنیم.
روستای روته
پس از مدتی پیمایش به یک منطقه مسطح رسیده و دوباره یال دیگری پیش روی ما قرار میگیرد. اینبار یال پیش رو را از سمت چپ تراورس کرده و در ادامه دوباره به روی همان یال برمیگردیم. مقداری بالاتر و جایی که مسیر یال مسطح شده بود برای صبحانه توقف کردیم.
پس از صرف صبحانه مسیر یال را به سمت خطالراس ادامه دادیم. برخی قسمتها شیب مسیر بیشتر شده و لازم بود مسیر بصورت زیگزاگ طی شود. همچنین از دست به سنگهای کوچک مسیر بدون مشکل خاصی عبور کردیم. در مسیر یال به سمت خطالراس، قله همهن در سمت راست و قله آبک در سمت چپ دیده میشوند.
نمایی از قله همهن در مسیر صعود
نمایی از قله آبک و توچال در مسیر صعود
انتهای یال و قبل از رسیدن به خطالراس از زیر سنگها به سمت چپ تراورس میکنیم. بطوریکه قبل از یک صخره بزرگ و در یک محل صاف روی خطالراس میرسیم. مقداری منتظر میشویم تا افرادی که عقبتر هستند به گروه ملحق شوند و به اتفاق هم مسیر را ادامه میدهیم.
در ادامه مسیر لازم است دست به سنگ بشویم و این مسیر سنگی را صعود کنیم. در ابتدای این قسمت از مسیر، سنگ مرتفعی وجود دارد که برای برخی از دوستان کارگاه زده میشود تا 5 متر ابتدای آن را تحت حمایت صعود کنند.
با صعود از این قسمت، ادامه این خطالراس سنگی را به سمت غرب ادامه میدهیم. یالهای شمالی، مقداری برف دارد و در برخی جاها لازم میشود از روی آنها عبور کنیم. شاید این اولین برف پاییزی امسال باشد که قدم بر روی آن میگذاریم.
در ادامه خطالراس به قله میرسیم. مناظر و قلل اطراف که برخی از آنها با اولین برفهای امسال سفیدپوش شدهاند زیبا و چشمنواز است. از فراز قله روته، سرکچالها در شمال، کلون بستک در شمال غرب، آبک در غرب، همهن، شیورکش، کاسونک، دماوند، خاتون بارگاه، خرسنگ و جانستون در شرق و خط الراس توچال در جنوب غرب بخوبی مشاهده میشوند.
قله آبک از فراز روته
دماوند از فراز روته
بر فراز روته
خط الراس کلون بستک سرکچال از فراز روته
بر فراز روته
پس از مقداری استراحت و استفاده از مناظر اطراف و گرفتن تصاویر زیبا، به سمت پایین سرازیر میشویم. مسیر فرود متفاوت از مسیر صعود و از جبهه جنوبی قله میباشد. متاسفانه شارژ جی پی اس نزدیک قله تمام شد و فقط توانستم ترک مسیر صعود را داشته باشم.
در این مسیر نیز پاکوب مشخصی وجود ندارد و لازم است مسیر مناسب از میان صخرههای بزرگ جنوب قله و از داخل دهلیزهای پرشیب و ریزشی انتخاب شود. مقداری پایینتر از قله و پایین یک سنگ دیوارهمانند، جانپناه کوچکی داخل سنگ حفاری شده است.
بخشی از مسیر شن اسکی است و در معدود قسمتهایی نیاز است دست به سنگ بشویم. همانطور که اشاره شد مسیر ریزشی است و در چند مورد با ریزش سنگ مواجه شدیم. در ادامه به یال قرمز رنگ نزدیک روستا رسیده و برای ناهار و نماز توقف میکنیم.
پس از ناهار دیرهنگام و در حالیکه هوا تاریک شده بود با استفاده از چراغ پیشانی مسیر یال را به سمت روستا ادامه داده تا به رودخانه میرسیم. برخی از قسمتهای پایانی یال، پرتگاه است و با مقداری تغییر در مسیر، به رودخانه رسیده و با عبور از آن به جاده روستا میرسیم. در حالیکه من و همنوردانم به لحظههای پایانی یک برنامه خوب و زیبا نزدیک میشدیم، باقیمانده مسیر را از داخل روستا طی کرده و به ماشینها میرسیم و آماده حرکت به سمت تهران میشویم…
نکته: چشمهای در مسیر وجود دارد که در این فصل آب نداشت. در این فصل از سال در تمام مدت برنامه آب وجود ندارد.
خطالراس قله دارآباد تا قله لزون شرقی قسمتی از خطالراس توچال در شمال تهران است که به دلیل باریک بودن، صخرهای بودن و تیغهای بودن مسیر، به تیغههای دارآباد مشهور میباشد. این مسیر از چندین قله تشکیل شده است که مهمترین آنها از شرق به غرب چپدره، چنبرهبند، شهربانو كشك، سياهبند و بند لاركرور میباشند. خطالراس دارآباد به شکل یو انگلیسی (U) است که در داخل یو دره دارآباد قرار دارد. در جنوب خطالراس شهر تهران، در شرق آن روستای حاجیآباد، امامه و اوشان و در شمال مسیر روستای ایگل مشاهده میشود.
زمانبندی برنامه:
5:10 حرکت از پارکینگ دارآباد
8:10 قله دارآباد، یک ساعت صبحانه و استراحت
9:10 حرکت به سمت خطالراس
12:00 پایان تیغهها
12:30 قله لزون شرقی
13:10 حرکت به سمت پیازچال
13:45 زین اسبی کلکچال
14:15 اردوگاه کلکچال، ناهار و استراحت
15:45 حرکت به سمت پارک جمشیدیه
16:45 پارک جمشیدیه
شرح برنامه:
هفته قبل که روی قله دارآباد داشتم از خطالراس عکس میگرفتم فکرش رو هم نمیکردم که این هفته روی خطالراس باشم! در حالیکه قرار این هفته ما با سرپرست برنامه دیگهای بود، به دلیل شرایط نامساعد جوی دو روز قبل از اجرای برنامه، تیغههای دارآباد جایگزین اون برنامه شد.
برای همین در یک صبح خنک پاییزی به همراه سرپرست و دوست همنوردم از گروه کوهنوردی شهید ورکش از پارکینگ دارآباد برای پیمایش خطالراس دارآباد به لزون شرقی عازم قله دارآباد شدیم. با یک سرعت متوسط و بدون توقف از مسیر یال شن سیاه به سمت قله دارآباد حرکت کردیم. معدود درختانی که در مسیر، در کنار چشمه درازلش دیده میشد با ترکیبی از رنگهای سبز و نارنجی و قرمز، رنگ پاییزی به خودشون گرفته بودند. با صعود یال شن سیاه به یال قله رسیده و پس از ساعتی پیمایش به قله دارآباد رسیدیم.
قله دارآباد
برای خوردن صبحانه و استراحت وارد جانپناه شدیم که با دیدن میز و نیمکتهایی که بنظر میرسید به تازگی به آنجا منتقل شده است شگفتزده و البته خوشحال شدیم. این رو هم باید بگم که هفته قبل اصلا داخل جانپناه نشدم و برای همین میز و نیمکتها رو هم ندیده بودم. خلاصه بعد از ساعتی استراحت و صرف صبحانه و همچنین مهمان شدن با شیربرنج! توسط گروه دیگهای که از قبل باهاشون آشنا بودم، کولهها رو جمع کردیم و آماده حرکت شدیم.
تیغههای دارآباد
مسیر پیمایش خطالراس دارآباد تا لزون شرقی
مسیر خطالراس بلافاصله بعد از پناهگاه شروع میشود. از همان ابتدا شکل و ساختار مسیر با آنچه تا قله دارآباد پیمودهایم بطور کامل متفاوت است. مسیر پر فراز و نشیب و سنگی و در برخی موارد صخرهای که بطور پیوسته شرایط آن در طول مسیر تغییر میکند. اگرچه مسیر در محلهای مختلف با سنگچین نشانهگذاری شده، و در اکثر موارد مسیر نشانهگذاری شده قابل اعتماد است، ولی در برخی نقاط نیاز به توجه و دقت در انتخاب مسیر وجود دارد. مسیر خطالراس را میتوان به سه بخش اصلی تقسیم کرد:
بخش اول از قله دارآباد تا گردنه بعد از قله چنبرهبند که از روي تيغه و يا از پاکوب كنار آن قابل پيمودن است که گروه ما این قسمت از مسیر را از روی تیغه عبور کرد. تنها مشكل آن فرود از چند شكاف بعد از قله چپ دره است كه آن هم نیاز به کمی دقت و حوصله دارد. همچنین در انتهای این قسمت از مسیر و قبل از گردنه لازم است دست به سنک فرود بیاییم. بنظر میرسد برای فرود از این قسمت در یک برنامه زمستانی نیاز باشد کارگاه زده شود و با طناب فرود انجام شود.
بخش دوم از قله چنبرهبند تا سياهبند و گردنه زين اسبي که شايد سادهترين بخش مسير بوده و به آساني قابل پيمودن است. تنها نكته اين قسمت فرود از قله سياهبند به سمت زين اسبي است كه بايد در مسيريابي دقت كرد. بعد از قله سیاهبند و قبل از زین اسبی به یک سنگ گرد بزرگ میرسیم که قبل از رسیدن به آن، لازم است از سمت راست فرود بیاییم. این قسمت را نیز با مقداری دقت و حوصله فرود آمده و در ادامه به زین اسبی میرسیم. البته بنظر میرسد برای فرود از این قسمت در یک برنامه زمستانی، با توجه به صاف بودن و شیب زیاد سنگی که از آن پایین میآییم و همچنین نداشتن گیره مناسب برای دست به سنگ، نیاز به حمایت با استفاده از طناب داشته باشیم.
بخش سوم از زين اسبي تا لزون شرقي که در این بخش از مسیر به بند لاركرور با چندين صخره غول پيكر و سوزنی ميرسيم. اين قسمت را ميتوان فنيترين بخش تيغه به حساب آورد و ترجيحا و بخصوص در برنامه يك روزه از سمت چپ تيغه به وسيله پاكوب مشخصي تراورس ميشود. لازم به ذکر است گروهی که قصد پیمایش زمستانی این مسیر را دارد، باید آمادگی و تجهیزات مورد نیاز برای عبور از روی تیغههای بند لارکرور را داشته باشد. چون احتمال استفاده از مسیر تراورس در زمستان کاهش مییابد. گروه ما مسیر تراورس را برای عبور از تیغهها انتخاب کرد. در اینجا نیز لازم است با دقت و در محل مناسب دوباره به روی خطالراس برگردیم. در غیر اینصورت مقداری با دردسر مواجه میشویم! بعد از عبور و رسيدن مجدد روي خطالراس، به انتهای تیغهها رسیدهایم.
زین اسبی و بند لارکرور
بند لارکرور
بند لارکرور
بند لارکرور
انتهای بند لارکرور
از اینجا به بعد تا قله لزون تنها نكته شیب نفس گيري است كه به هر صورت بايد آنرا پيمود. با رسیدن به قله لزون شرقی عملا پیمایش مسیر خطالراسی ما هم به پایان میرسد.
قله لزون شرقی
قله لزون شرقی
پس از مقداری استراحت و خوردن خوراکی بر روی قله لزون به سمت پیازچال سرازیر شدیم. در راه به گروه بزرگی که بر روی تیغهها دیده بودیم برخورد کردیم و طی صحبتی که با سرپرست گروهشون داشتیم متوجه شدیم که اردوی انتخابی تیم ملی کوهنوردی هستند که همین برنامه را اجرا کرده بودند.
به سمت پیازچال
پس از پیازچال و زین اسبی کلکچال به سمت اردوگاه کلکچال و سپس تپه نورالشهدا رفته و در اینجا برای ناهار و نماز توقف کردیم. سپس به سمت پارک جمشیدیه حرکت کرده و برنامه را به پایان رساندیم…
نکات:
1-مسیر خطالراس طولانی و بدون آب میباشد و لازم است از ابتدای برنامه و ابتدای دارآباد آب مورد نیاز در برنامه را همراه داشته باشید.
2-این برنامه، یک برنامه کوهنوردی است و نه کوهپیمایی و نفرات باید از تجربه و آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشند.
3-صعود زمستانی این خطالراس یک برنامه جدی و فنی بوده و نیاز به تجربه، لوازم خوب و همچنین در هوای مساعد قابل اجرا میباشد.
4-همانطور که در گزارش هم اشاره شد در نقاط مختلف این مسیر امکان انحراف از مسیر وجود دارد و نیاز به دقت و تجربه لازم در انتخاب مسیر میباشد. برای همین بهتر است یک نفر که قبلا این برنامه را اجرا کرده همراه گروه باشد.
با اینکه خیلی تلاش کردم چند نفر رو با خودم همراه کنم ولی آخرشم برنامه امروز رو تنها هستم. دفعه قبل هم دارآباد رو تنها اومدم. فکر کنم چون دارآباد رو خیلی دوس دارم تنهایی جور میشه که توی حس و حال خودم باشم..
راستش رو بخواین صعود انفرادی هم حال خودشو داره و هر از چند گاهی بد نیست 😉
این هفته بعد از یک ماه دوری از کوهستان قله دارآباد رو در یک روز گرم پاییزی برای صعود انتخاب کردم.
مسیر صعود از یال شنسیاه و مسیر فرود از یال درازلش…
زمان صعود حدود 3 ساعت و زمان فرود حدود 2 ساعت طول کشید…