قله دماوند با ارتفاع 5670 متر، بلندترین قله ایران زمین در البرز مرکزی، در جنوب استان مازندران و شمال شرق استان تهران واقع شده است.
اگرچه در منابع و گزارشهای کوهنوردان مسیرهای متنوعی برای صعود به قله دماوند گزارش شده است، 4 مسیر جبهه جنوبی، جبهه شمالی، جبهه شمال شرقی و جبهه غربی مسیرهای رایجتری برای صعود به این قله میباشند. در تمامی مسیرهای اصلی پناهگاههایی احداث شده است که میتوان در مسیر جنوبی به بارگاه سوم در ارتفاع 4150 متر، در مسیر شمال شرقی به پناهگاه تخت فریدون در ارتفاع 4320 متر، در مسیر غربی به پناهگاه سیمرغ در ارتفاع 4200 متر و در مسیر شمالی به دو جانپناه در ارتفاعهای 3850 و 4800 متر اشاره کرد. البته ارتفاع این پناهگاهها در منابع مختلف اندکی متفاوت گزارش شده است. در منابع و گزارشهای مختلف اطلاعات متنوعی درباره دماوند، شهرها و روستاهای اطراف آن، رودخانههای اطراف، پوشش گیاهی و جانوری، یخچالها و … وجود دارد که به جهت تکرار زیاد از ذکر آن خودداری کرده و در صورت تمایل میتوانید به این منابع مراجعه کنید.
با توجه به اینکه هدف ما در این برنامه صعود از جبهه غربی بود، در اینجا بیشتر به مسیر غربی و ویژگیهای آن میپردازیم. اولین مسئله اینکه در ابتدای مسیر صعود و در نزدیکی آن شهر یا روستایی وجود ندارد و نزدیکترین محل به آن، روستای پلور با یک جاده خاکی نامناسب و با بیش از 20 کیلومتر فاصله قرار دارد. همانطور که اشاره شد جانپناه سیمرغ در مسیر صعود قرار دارد و معمولا بعنوان محل شبمانی انتخاب شده و صبح روز بعد حرکت به سمت قله آغاز میشود. از جانپناه تا قله شیب متوسط مسیر نسبتا زیاد است که در برخی قسمتها شیب مسیر کم و در برخی قسمتها مثل قسمتهای انتهایی شیب مسیر زیاد میشود. همچنین با مسیر متنوعی شامل عبور از روی صخرهها و دست به سنگهای ساده و همچنین صعود از شن اسکی در شیب زیاد که انرژیبر است مواجه خواهید شد. نکته دیگر اینکه با باد غالب منطقه که از غرب میوزد روبرو خواهید شد و از طرف دیگر از آنجا که از یال غربی صعود میکنید تا نیمههای روز از آفتاب خبری نیست که این دو باعث میشود در روز صعود سرمای بیشتری را تجربه کنید.
معمولا کوهنوردانی که برای اولین بار قصد قله دماوند را میکنند جبهه جنوبی را برای صعود انتخاب میکنند. اما برای من بعنوان یه قله اولی صعود از جبهه غربی رقم خورد..
شرح برنامه:
روز اول: چهارشنبه 20 مرداد 95
مطابق قرار به همراه سرپرست محترم و سایر همنوردان در گروه کوهنوردی شهید ورکش به قصد صعود به قله دماوند از جبهه غربی، ساعت 5:15 از مقابل متروی تهرانپارس به سمت جاده هراز حرکت کردیم. پس از توقف کوتاهی در امامزاده هاشم ساعت 7 صبح به قرارگاه فدراسیون در پلور رسیدیم. از آنجا که بخش زیادی از مسیر تا پارکینگ سیمرغ خاکی و ناهموار است چندین نیسان در محل قرارگاه برای انتقال کوهنوردان وجود دارد. البته گروه ما با خودروی شخصی سرپرست و یکی از همنوردان این مسیر را طی کرد که جا دارد از این دوستان تشکر کنیم. در ادامه مسیر و پس از گذشتن از قرارگاه به یک دو راهی میرسیم که جاده سمت راست به سمت رینه و مسیر مستقیم که مورد نظر ماست به سمت سد لار میرود.
از مسیر کنار جاده سد لار به ابتدای محدوده محیط بانی و محدوده محافظت شده میرسیم که یک نگهبانی در ابتدای آن قرار دارد. با اینکه محیط بانی از ساعت 8:00 کار خود را شروع میکند و قبل از آن به سختی اجازه تردد میدهد، نیم ساعت زودتر مسیر را برای عبور گروه ما باز میکنند.
در ادامه و مقداری جلوتر و پس از چند سیاه چادر عشایر، از جاده سمت راست که به سمت بالا میرود به سمت دشت ورارو رفته و با گذر از این راه پر فراز و نشیب و سنگلاخی در ساعت 8:30 به دو راهی پارکینگ سیمرغ و چاک اسکندر میرسیم. با توجه به اینکه امکان جلو رفتن با این ماشینها وجود نداشت نرسیده به پارکینگ توقف کرده و آماده حرکت به سمت پناهگاه میشویم.
از آنجا که کولهها سنگین است و همینطور با توجه به توانمندی افراد، سرپرست اعضا را از همان ابتدای مسیر به دو گروه تقسیم میکند تا همه بدون مشکل خود را به پناهگاه برسانند. به همراه گروه اول ساعت 8:45 از پارکینگ به سمت پناهگاه سیمرغ حرکت میکنیم. در مسیر پاکوب با یه شیب ملایم حرکت میکنیم. بطوریکه دشت ورارو در پشت سر و سد لار در سمت راست ما قرار دارد و دیده میشود.
هوا صاف و آفتابی همراه با نسیم ملایمی است که بطور متناوب شدت آن کم و زیاد میشود. در مسیر حرکت سنگهای ریز و درشت آتشفشانی وجود دارد که در برخی قسمتها مجبور به عبور از روی آنها میشویم. در طول مسیر در محلهای مختلف نشانه گذاری شده و بر روی سنگهای بزرگ به سمت پناهگاه فلش کشیده شده است.
در ادامه پاکوب و قبل از پناهگاه از یک مسیر پر شیب بصورت زیگزاگ بالا میرویم. حالا پناهگاه در مقابل ما قرار دارد. از آنجا که گروههای دیگر در مسیر قرار دارند از گروه جدا شده و سریعتر خود را به پناهگاه میرسانم تا حتی الامکان برای گروه داخل پناهگاه جا بگیرم. البته نگرانی وجود ندارد و برای همه افراد گروه چادر همراه داریم. ساعت 12:15 به پناهگاه سیمرغ میرسم و خوشبختانه برای گروه داخل پناهگاه جا رزرو میکنم. سایر همنوردان نیز به تدریج خود را به پناهگاه میرسانند. پناهگاه و اطراف آن چندان شلوغ نبود. گروهی از اراک صعود کرده بودند و قصد بازگشت داشتند و بجز گروه ما، گروههایی از تهران و اصفهان برای صعود فردا در پناهگاه حضور داشتند.
تا فردا زمان مناسبی برای استراحت و هم هوایی در اختیار داریم. پس از ناهار و مقداری استراحت ساعت 17:00 برای هم هوایی حدود یک ساعت پیمایش داشتیم و ارتفاع گرفتیم و مجددا به پناهگاه بازگشتیم. سپس برای فردا کولههای حمله را آماده کرده و پس از شام در ساعت 21:45 خوابیدیم.
روز دوم: پنجشنبه 21 مرداد 95
همانطور که سرپرست شب گذشته اعلام کرده بود همه اعضا ساعت 4:00 صبح و پس از یه خواب خوب بیدار شده و آماده حرکت میشوند. صبحانه مختصری میل میشود و پس از نماز، گروه ساعت 5:30 حرکت خود را آغاز میکند.
همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید و با رنگ قرمز مشخص شده است، مسیر عمومی حرکت ما به سمت قله از یال سمت چپ یخچال غربی دماوند میباشد. گروه حرکت خود را از مسیر بالای پناهگاه شروع میکند. همانطور که مشاهده میکنید یک رگه سنگی در سمت چپ یخچال غربی وجود دارد. مسیر حرکت ما بر روی پاکوب و حتی الامکان بر روی این مسیر سنگی و در برخی قسمتها که امکان حرکت از روی سنگها وجود ندارد از سمت چپ آن میباشد. در صورتیکه کسی نخواهد از مسیر سنگ صعود کند میتواند از سمت چپ آن که در برخی قسمتها شن اسکی است صعود کند. خوشبختانه گروه ما در پیمایش این مسیر سنگی و برخی دست به سنگهای کوچک و ساده آن مشکل خاصی ندارد و به حرکت خود در مسیر ادامه میدهد.
اگرچه تا ساعت 9:30 از آفتاب خبری نبود ولی هوا مطابق پیش بینی برخی از سایتها باد چندانی نداشت و همین باعث شده بود هوا چندان سرد نباشد. اگرچه گروه حرکت خود را با سرعت مناسبی آغاز کرده بود اما به دلیل افزایش ارتفاع و از دست رفتن توان برخی افراد، به مرور سرعت گروه کاهش پیدا کرد.
حدود ساعت 10:30 در حالیکه از ارتفاع 5000 متر گذشته بودیم، سرپرست برنامه به من و یکی از همنوردان اجازه داد که از گروه جدا شده و با سرعت بیشتری به سمت قله حرکت کنیم. در ادامه مسیر در برخی نقاط گازهای گوگردی از زمین خارج میشود که نوید نزدیک بودن ما به قله را میدهد. از اینجا به بعد هرچه ارتفاع میگیریم بر شیب مسیر افزوده شده و در برخی قسمتها مسیر شن اسکی میشود. بطوریکه در زیر قله شیب زیاد در آن ارتفاع و شن اسکی بودن مسیر، حرکت را مشکل میکند. به لطف خدا من و همنورد خوبم به نمایندگی از همه اعضای گروه ساعت 12:45 بام ایران را صعود کردیم.
هوای قله صاف و بسیار مطبوع و عالی بود و سرعت باد هم زیاد نبود. برای بار اول بود که دماوند را صعود میکردم و برای همین به تماشای قسمتهای مختلف و عکسبرداری از آنها پرداختم. کاسه قله پر از برف بود و خاک و سنگهای اطراف آن تحت تاثیر گازهای گوگردی به رنگ زرد درامده بود…
بالاخره ساعت 13:30 از همان جبهه غربی به سمت پایین سرازیر شدیم. مسیر فرود اندکی با مسیر صعود تفاوت داشت. با طی کردن پاکوب زیر قله که اغلب شن اسکی میباشد دیگر به روی سنگها نرفته و اندکی به سمت راست تراورس کردیم. مسیر پرشیبی به سمت پایین پیش روی ما قرار دارد که اگرچه ابتدای آن پاکوب مشخصی ندارد و مسیر سنگلاخی میباشد، اما با دقت بیشتر از مسیر مناسب به سمت پاکوب شن اسکی که مقداری پایینتر دیده میشود حرکت میکنیم. با رسیدن به مسیر شن اسکی ادامه مسیر آسانتر میشود. در ادامه مسیر با بقیه اعضای گروه که تا ارتفاع 5400 متری صعود کرده بودند و در مسیر بازگشت قرار داشتند برخورد کرده و به همراه هم مسیر را به سمت پناهگاه ادامه دادیم. پس از یک دست به سنگ کوچک و در ادامه راه، در حالیکه گوشهای از یک یخچال در ادامه این مسیر مشاهده میشد مقداری به سمت چپ رفته و بر روی مسیر سنگی مسیر را ادامه دادیم تا با یخچال مواجه نشویم. از اینجا نیز به دستور سرپرست از گروه جدا شده و سریعتر به سمت پناهگاه حرکت کردم. ادامه مسیر از روی سنگ و متمایل به سمت راست آن تا پناهگاه پاکوب و مشخص بود. در حالیکه در اطراف پناهگاه مملو از جمعیت بود و بیش از 50 چادر نصب شده بود در ساعت 17:15 به پناهگاه رسیدم. سایر اعضا در دو گروه در ساعت 18:30 و 19:00 خود را به پناهگاه رساندند.
پس از مقداری استراحت و جمع کردن وسایل و کولهها، با موافقت سرپرست به همراه دو نفر از همنوردان شبانه به سمت پارکینگ سیمرغ حرکت کردیم و حدود ساعت 22:00 به پارکینگ رسیدیم و مسیر بازگشت را در پیش گرفتیم. از آنجا که در ساعت کاری تعیین شده به نگهبانی نرسیده بودیم با چک کردن ماشین و مدارک به ما اجازه خروج دادند. در حالیکه به سمت پلور و تهران حرکت میکردیم خدای مهربان را بخاطر حضور در این برنامه خوب و کسب تجربههای جدید شکر میکردم.. گروه دوم نیز شب را استراحت کرده و صبح به سمت پارکینگ حرکت میکنند..